طنین بی صدا

انجا که فریاد ساکت می شود سکوت فریاد می زند...

طنین بی صدا

انجا که فریاد ساکت می شود سکوت فریاد می زند...

دیر شده ....باید عجله کرد....

 از ما ست که بر ماست

امروز یه نشستی با دوستان داشتیم ،جای بسی تاسف است که درمحفلی که اکثر شرکت کنندگان خانم اند و در مورد حقوق زنان بحث میشه، باز هم به رسم مرد سالاری سنتی مملکت گل و بلبلمون شروع کننده ،سخنران،و پایان دهنده محفل یه آقاست و باز هم به همان رسم کهن کذایی به به و چه چه خانم هاست که اقایانی را" که دم از دفاع  حقوق زنان  می زنند اما در عمل وقتی خانمی تو ی همان مجلس صحبت می کند ایشان مشغول کتاب خواندن و کارهای جا نبی می شوند "  خوشنود می کند و باز مثل گذشته از این که حرف آخر را زدند در پوست خود نمی گنجند..................

اینجاست که باید گفت از ماست که بر ماست

آخه  کی ما خانم ها باید یاد بگیریم اول باید نگرشمون ،تفکرمون و رفتارمون را تغییر بدیم بعد از حقمون دفاع کنیم.

چرا با همه مثل خودشون رفتار نکنیم؛

لابد برخی می فرمایند:ما با دیگران چکار داریم ،ما مثل خودمون رفتار می کنیم؛

اخه عزیز؛ در مقابل کسی عادلانه رفتار کن که قدر عدالتت را بدونه نه اینکه این تصور خام براش پیش بیاد که لابد وظیفته ،یا اون چون.....لایق این رفتاره و تو هم چون زنی باید این طور باشی که اگر نباشی......

تا گی ؟؟؟؟تا کجا؟؟؟؟؟

کی می خواهیم خو دمون را تغییر  بدیم؟؟؟؟؟؟؟

دیر شده ......زود باشیم......

نظرات 4 + ارسال نظر
francois پنج‌شنبه 25 مرداد 1386 ساعت 19:13 http://www.francois.blogsky.com

هیچ کس تا نخواهد تغییر نمی کند حتی با فشار دیگران بنابراین باید تغییر را از خود شروع کنیم

ناصر جمعه 26 مرداد 1386 ساعت 12:05 http://shahireshab.blogsky.com

همیشه گفتم تقصیر خود زنهاست
یادمه تو جلسات حقوق بشر تو شهرمون برای کمیسیون دفاع از حقوق زن ها هیچ خانمی کاندید نشده بود....
بعد از خواهش و تمنا خلاصه یکی از خانما راضی شدن ...
بعد از رای گیری همه خیط شدن
آخه خانمه رای نیاورده بود...
به جون خودم اگه فقط خانمای تو جلسه بهش رای داده بودن اول اول شده بود...
خلاصه با دیکتاتوری ما تونستیم یه خانم رو رئیس کمیسیون دفاع از حقوق زنان بکنیم
از ماست که بر ماست...

عارفه جمعه 26 مرداد 1386 ساعت 21:19 http://http.

سلام الناز خانم ،
مطلب جالبی رو عنوان کردین ،یه چیزی بااین حرفا کار دست خودتون میدین.یه چیز دیگه اگه شما تودوره بعدی انتخابات رئیس جمهوری شرکت کنین رای من به شماست مطمئن باشین .
من نمی دونم تو جامعه ای که بچه حق پدرشه ،نام خانوادگی پدررو میذارن روبچه هرچقدرم مادر بااصل ونسب باشه!!!ارث پسر دوبرابر دختره دیه دخترنصف دیه پسرم نمیشه شما بااین حرفاتون چی رو میخواین ثابت کنین؟ آقا درست شدنی نیست نیست نیست ولی ببینین تا خانم یه اشتباه کوچیکی میکنه مثل قتل !!!پای عدالت وداوریشون میاد وسط این یعنی چی به نظرتون؟ پس اون تقسیم بردوشون چی شد الناز؟؟؟
خیلی وقته دیر شده هیچ کسم عجله ای نداره...
ازماست که برماست؟!؟!؟!

[ بدون نام ] شنبه 27 مرداد 1386 ساعت 17:06

بر سر گور کشیشی در کلیسای وست مینستر نوشته شده است : « کودک که بودم می خواستم دنیا را تغییر دهم . بزرگتر که شدم متوجه شدم دنیا خیلی بزرگ است من باید انگلستان را تغییر دهم . بعد ها انگلستان را هم بزرگ دیدم و تصمیم گرفتم شهرم را تغییر دهم . در سالخوردگی تصمیم گرفتم خانواده ام را متحول کنم . اینک که در آستانه مرگ هستم می فهمم که اگر روز اول خودم را تغییر داده بودم ، شاید می توانستم دنیا را هم تغییر دهم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد